چرا بازنشستگی تقریباً بیشتر از پول است - تد کافمن و بروس هیلند

  • 2021-12-5

چه اتفاقی می افتد که افراد موفق بیش از حد شلوغ یا بیش از حد پریشان باشند تا برای برنامه غیر مالی بازنشستگی برنامه ریزی کنند؟سناتور پیشین تد کافمن و مشاور سابق مدیریت بروس هیلند بارها و بارها با دوستان بازنشسته خود آن را دیدند. و این باعث شد که آنها در بازنشستگی کتاب جدید همکاری کنند؟فصل بعدی شما بسیار بیشتر از پول است. این یک راهنمای موجز و عملی است که با لحنی مکالمه نوشته شده است تا به شما کمک کند تا برای بازنشستگی فراتر از امنیت مالی آماده شوید. برای شکوفایی در فصل بعدی خود ، باید به همان اندازه برای تغییرات شخصی و زندگی که بازنشستگی به وجود می آورد ، به همان اندازه آماده باشید.

  • داستانهای بازنشستگی (چندگانه) آنها
  • آنچه در مورد دوستان بازنشسته خود متوجه شدند - و چرا آنها ناراضی بودند
  • امروز در مورد بازنشستگی متفاوت است که نحوه برنامه ریزی شما را تغییر می دهد
  • چه چیزی در راه برنامه ریزی برای جنبه های غیر مالی بازنشستگی قرار می گیرد
  • چگونه بدانیم زمان بازنشستگی است
  • آنچه در مورد هویت و بازنشستگی آموخته اند
  • نقش معنویت و هدف در بازنشستگی
  • چگونه آنها در بازنشستگی به یادگیری و رشد خود ادامه می دهند
  • پیام های کلیدی آنها در مورد آنچه شما باید بدانید برای برنامه ریزی خوب برای زندگی در بازنشستگی

تد کافمن

ادوارد ای. "تد" کافمن از 15 ژانویه 2009 تا 15 نوامبر 2010 نماینده دلاور در سنا ایالات متحده بود. دموکرات تد کافمن توسط فرماندار روت آن مینر برای پر کردن جای خالی سنا ناشی از استعفای معاون رئیس جمهور تازه انتخاب شده جوزف منصوب شد. R. Biden ، Jr. ؛سناتور تد کافمن در انتخابات ویژه برای کرسی در نوامبر 2010 به دنبال انتخابات در دفتر نبود.

ادوارد ا. کافمن ، که از نظر شخصی و حرفه ای به عنوان "تد" شناخته می شود ، در 15 مارس 1939 در فیلادلفیا ، پنسیلوانیا متولد شد ، در هلن کارول و مانوئل کافمن. مادرش معلم بود و پدرش ، مددکار اجتماعی ، معاون کمیسر رفاه عمومی بود. تد کافمن در دبیرستان مرکزی در فیلادلفیا شرکت کرد. وی در سال 1960 مدرک لیسانس علوم مهندسی مکانیک را از دانشگاه دوک دریافت کرد. در همان سال ، وی با همسرش لین مایو ازدواج کرد و آنها سرانجام سه دختر داشتند. کافمن کار خود را به عنوان مهندس فروش در شارلوت و رالی ، کارولینای شمالی آغاز کرد و در بخش صنعتی استاندارد آمریکا کار کرد و این باعث افزایش علاقه وی به بازاریابی و تجارت شد.

کافمن سپس مدرک بازرگانی خود را در دانشگاه پنسیلوانیا ادامه داد و در آنجا مدرک MBA را از مدرسه وارتون در سال 1966 دریافت کرد. پس از فارغ التحصیلی، به دلاور نقل مکان کرد تا برای شرکت DuPont در مشاغل مختلف فنی، بازاریابی و مالی کار کند. او قبل از بازگشت به ویلمینگتون برای کار بر روی تجزیه و تحلیل مالی به عنوان نماینده فنی برای محصولات مهندسی در بوستون و لس آنجلس کار کرد. کافمن در دلاور درگیر سیاست شد.

در سال 1972 کافمن داوطلب شد تا روی کمپین سنا جوزف آر. جو بایدن جونیور، نامزد دموکرات کار کند. در سن 29 سالگی، بایدن در اولین انتخابات از هفت انتخابات به نمایندگی از دلاور در سنای ایالات متحده موفق شد. کافمن در سال 1973 به طور تمام وقت روی کارکنان بایدن کار کرد و دفتر ایالتی خود را در ویلمینگتون مدیریت کرد. کافمن در ابتدا قصد داشت به مدت یک سال با مرخصی از کار خود در DuPont در کارکنان بایدن بماند. کافمن تا سال 1976 به عنوان مدیر دولتی مسئول دفتر ویلمینگتون باقی ماند و از سال 1976 تا 1995 رئیس دفتر سناتور بایدن شد. از دهه 1980 تا 1994، کافمن همچنین به عنوان عضو هیئت مشورتی بنیاد مدیریت کنگره، سازمانی که مستقیماً با کارکنان و اعضای کنگره برای ارتقای عملیات و مشارکت شهروندان کار می کرد، خدمت کرد.

در سال 1995، پرزیدنت بیل کلینتون، کافمن را به عنوان یکی از اعضای شورای حکام رادیو و تلویزیون (BBG) منصوب کرد، یک آژانس مستقل و فدرال که مسئول تمام برنامه های تلویزیونی بین المللی غیرنظامی دولت و دولت ایالات متحده است. انتصاب کافمن توسط سنای ایالات متحده تایید شد و او تا سال 2008 در این سمت بود.

همچنین در طول دوره 1995-2008، کافمن رئیس راهبردهای عمومی، یک شرکت مشاوره سیاسی و مدیریتی در ویلمینگتون، دلاور بود. از سال 1991، کافمن همچنین در سه برنامه دانشگاه دوک تدریس می کرد: دانشکده حقوق (دوک در دی سی)، مدرسه سیاست عمومی سنفورد، و دانشکده بازرگانی فارغ التحصیل فوکوا.

در تمام این دوره، کافمن همچنان درگیر سیاست بود. بین سال‌های 1997 تا 2001، او عضو کمیته ملی دموکرات‌ها از دلاور بود و در طول انتخابات فرمانداری دلاور در سال 2000، در کمیته استراتژی برای انتخاب روث آن مینر خدمت کرد. زمانی که مینر انتخاب شد، کافمن در کمیته انتقال او نیز خدمت کرد. کافمن به عنوان مشاور ارشد جو بایدن به خدمت ادامه داد و در اواخر سال 2008، رئیس مشترک تیم انتقالی معاون رئیس جمهور بایدن بود.

در 4 نوامبر 2008 ، سناتور فعلی جو بایدن دوباره به انتخابات خود در مجلس سنا انتخاب شد ، اما وی همچنین به عنوان معاون رئیس جمهور ایالات متحده در بلیط دموکرات با نامزد ریاست جمهوری باراک اوباما انتخاب شد. بایدن به هفتمین دوره سنای خود سوگند یاد کرد ، اما وی در 15 ژانویه 2009 کرسی خود را استعفا داد و در 20 ژانویه 2009 به معاون ریاست جمهوری افتتاح شد.

در 24 نوامبر 2008 ، روت آن مینر ، فرماندار دلاور ، تصمیم خود را برای انتصاب تد کافمن برای پر کردن کرسی سنا که وقتی بایدن دفتر معاون رئیس جمهور را به عهده می گرفت ، اعلام کرد. فرماندار مینر توضیح داد که می خواهد کسی را منصوب کند که سیاست های آن از نزدیک با بایدن مطابقت داشته باشد. او همچنین کسی را می خواست که در انتخابات ویژه نوامبر 2010 شرکت کند تا بقیه دوره ناتمام سنا بایدن را تکمیل کند.

اولین انتصابات کمیته سناتور کافمن در مورد مواردی بود که جو بایدن قبلاً در آن خدمت کرده بود (و همچنین ریاست آن) بود: کمیته سنا در روابط خارجی و کمیته سنا در دادگستری. در مارس 2010 ، کافمن به دو کمیته اضافی منصوب شد: خدمات مسلح و امنیت میهن و امور دولتی. انتصاب وی به خدمات مسلح اولین باری بود که یک دلاور در آن کمیته خدمت کرده بود.

در کار کافمن در مورد روابط خارجی ، وی از آزادی مطبوعات بین المللی ، دیپلماسی عمومی و همکاری های غیرنظامی و نظامی حمایت کرد. کار وی در کمیته روابط خارجی و همچنین کمیته خدمات مسلح وی را در شش سفر به خاورمیانه انجام داد. کافمن طرفدار فعال روند صلح خاورمیانه و حقوق بشر در ایران بود و با چندین سناتور دیگر برای تصویب قانون قربانیان سانسور ایران (VOICE) ، که در ژوئیه 2009 به امضا رسید ، پیوست. کانون جهانی آزادی اینترنت سنا.

به عنوان عضو کمیته قضایی ، سناتور کافمن در دو جلسه تأیید دیوان عالی برای دادگستری سونیا سوتومایور (2009) و النا کاگان (2010) شرکت کرد. به عنوان عضو کمیته دادگاه استیضاح سنا ، کافمن در دادگاه استیضاح در سال 2010 قاضی G. توماس پورتین ، جونیور ، قاضی ایالات متحده برای منطقه شرقی لوئیزیانا نشست.

اصلاحات در بخش مالی مسئله امضای Kaufman بود. اگرچه وی عضو کمیته بانکی نبود ، اما وی به موضوعات موسسات مالی بیش از حد به ضعف ، کلاهبرداری مالی ، تجارت با فرکانس بالا و سایر مسائل مربوط به بازار و ساختار مالی پرداخت. کافمن در آوریل 2009 با قانون اجرای و بازیابی کلاهبرداری (FERA) همکاری کرد. پیشنهاد دو حزب از حمایت گسترده ای برخوردار شد و به قانون امضا شد. سناتور کافمن حامی آواز برای بازگرداندن قانون Glass-Stegall (قانون بانکی 1933) برای محدود کردن وابستگی بین بانک های تجاری و شرکت های اوراق بهادار بود. کافمن همچنین قانون بانکی ایمن ، پاسخگو ، منصفانه و کارآمد (ایمن) سال 2010 را معرفی کرد ، که می تواند اندازه بانک ها را محدود کند.

به عنوان تنها سناتور خدمتکار که به عنوان مهندس کار می کرد ، کافمن مروج فعال گسترش آموزش و برنامه ها در علوم ، فناوری ، مهندسی و ریاضیات بود (STEM). وی برای تهیه وجوه برای کمک های مالی تحقیق و تمدید از طریق لایحه تخصیص کشاورزی در سال 2010 ، به ویژه برای تشویق زنان و اقلیت ها از مناطق روستایی برای شرکت در فرصت های STEM تلاش کرد. در آوریل 2010 ، کافمن جایزه معتبر رئیس جمهور مهندسان مکانیک آمریکا (ASME) را دریافت کرد ، که به شرکت ها و افرادی که در حرفه مهندسی کمک های چشمگیری داشته اند ، ارائه شد.

در اکتبر 2010 ، کافمن به هیئت نظارت کنگره (COP) منصوب شد. COP ، یک سازمان دو حزبی که در سال 2008 توسط کنگره ایجاد شده بود ، به نظارت بر برنامه امداد رسانی دارایی مشکل (TARP) متهم شد و 700 میلیارد دلار خزانه داری مجاز به هزینه برای تثبیت اقتصاد ایالات متحده بود. کافمن به عنوان رئیس دوم هیئت انتخاب شد و وی در حالی که جلسات دادرسی را انجام می داد ، نظارت بر این هیئت نظارت می کرد ، داده های رسمی را ارزیابی می کرد و گزارش ها را منتشر می کرد. کافمن به عنوان رئیس خدمت کرد تا اینکه کمیته در مارس 2011 کار خود را متوقف کرد.

پس از زمان حضور در مجلس سنا ، کافمن همچنان با موضوعاتی مانند اصلاحات مالی درگیر شد و سرمقاله هایی را برای رسانه های مختلف خبری از جمله مجله Wilmington News و Forbes نوشت.

بروس هیلند

حرفه بروس هیلند شامل مک کینزی ، بیش از چهار سال به عنوان مدیر ارشد اداری در شرکت Time ، بیست سال مشاوره مستقل و چهار راه اندازی بود.

اکنون هشتاد و دو ساله ، او و جینی ، پنجاه و هفت سال ازدواج کردند ، از خانواده خود لذت می برند ، با پیری برخورد می کنند و ثمره کار خود را برداشت می کنند.

نقل قول های عاقلانه

”… یکی از دوستانم که اکنون 15 سال با او کار کرده‌ام، یک دفتر مدیریت ثروت رده بالا را اداره می‌کند. دو سه سال پیش برایم ایمیل فرستاد. و او گفت، این کتابی که شما در مورد آن صحبت می کنید. عنوان کتاب باید غلبه بر انکار باشد. گفتم: اوه، بیشتر بگو. و او انجام داد. آنها اساساً به طور جامع با مشتریان [در] کار می کنند، چیزی که این روزها دفتر خانواده نامیده می شود. و در اینجا آنها روی همه این مسائل مالی و موقعیت های بسیار بسیار پیچیده کار می کنند. و او به من گفت که حداقل نیمی از مواقع، آنها نتوانستند مشتریان خود را وادار کنند که در مورد چیزی غیر از این مسائل مالی و واقعی صحبت کنند. آنها را وادار به فکر کردن در مورد اینکه در زمانی که مدیرعامل نبودند یا هر عنوانی که داشتند چه کاری انجام خواهند داد، به آنجا نرفتند و گفتگو بسته شد. آنها درست پیش می رفتندموضوع را عوض می کردندمی گفتند، نگران نباش. من قرار نیست در مورد آن صحبت کنم. پس انکار یک عامل پیش پا افتاده نیست. تصور من این است که انکار بیشتر در میان افرادی رایج است که کاملاً در کارشان به مصرف رسیده اند، جایی که آنها فقط در مورد کاری که انجام می دادند وسواس داشتند.

در مورد بیش از حد مشغول بودن برای برنامه ریزی و فانتزی فهرست سطلی

"نفر بعدی در لیست این است که آنها خیلی شلوغ هستند. ما با این برخورد کردیممن فکر می‌کنم این امر در مورد حرفه‌ای‌هایی است که تا روز بازنشستگی، کاری را که انجام می‌دهند انجام می‌دهند. آنها خیلی سرشان شلوغ استآنها کارهایی برای انجام دادن دارندآن‌ها آنقدر مشغول هستند که نمی‌توانند هر فکری را انجام دهند - جدی، سنگین، فکر کردن به بقیه عمرشان. سپس مورد بعدی Bucket List Fantasy بود. تد و من حکایت‌های خنده‌داری در مسیر افرادی داشتیم که در مورد آنها صحبت می‌کنیم، افرادی که هنوز بازنشسته نشده‌اند. و وقتی بازنشسته شدی چه کار می کنی؟خوب، من لیست سطل خود را دارم، می دانید، و آنها لیست خود را تیک، تیک، تیک، تیک، تیک، پایین می آورند. شما به آنها گوش می دهیدو در ابتدا به نوعی به آنها گوش دادید. سپس با گذشت زمان، به آنها گوش می‌دادی و شروع به پوزخند می‌کردی، زیرا جمعاً یک سال و نیم تا شاید سه یا چهار سال می‌شد. و تمایل به سفر و ماجراجویی های بزرگ داشت. وقتی از سفر به خانه می آیی چه کار می کنی؟»

درباره هویت و جایگاه اجتماعی

وقتی شما در شغلی هستید، اکثر ما، مهم نیست شغلمان چیست، با افرادی که با آنها کار می کنید به ناهار می رویم. و در مورد چه چیزی صحبت می کنید؟شاید در مورد ورزش صحبت کنیم. ممکن است در مورد این یا آن صحبت کنید. بیشتر اوقات، شما در مورد آنچه در سازمانی که در آن هستید می گذرد صحبت می کنید. چه اشکالی دارد و هر چیز دیگری. و نکته غم انگیز این است که از افراد زیادی شنیدیم که بعد از ترک کار، آنها برای ناهار دور هم جمع می شوند و اولی مشکلی ندارد، و در مورد کار صحبت می کنند و در مورد دوم در مورد چیزهای [مشابه] صحبت می کنند. اما در مورد سوم، آنها دیگر چیزی برای صحبت کردن نداشتند.

و این، و این است که به نوعی کودک پوستر برای کل این مشکل کلی است که موقعیت اجتماعی شما کجاست و شما که هستید. تعداد زیادی از مردم [که] بیرون نمی روند و کارهای داوطلبانه انجام نمی دهند، زیرا چگونه می توان به دنبال افرادی بود که دوباره سر کار هستند؟اگر من یک کار داوطلبانه انجام می‌دادم، [آنها چه فکری می‌کردند؟] در کتاب درباره یکی از بهترین نمونه‌هایی که دارم صحبت کردیم. مردی در این پرونده بود که در [شرکت] خود، وکیل، کار بزرگی داشت و به شراب علاقه داشت. بنابراین او بازنشسته شد و واقعاً کاری را انجام داد که من احساس می کردم یک کار فوق العاده هوشمندانه است. او نزد یک توزیع کننده شراب محلی رفت و او گفت: «من واقعاً [در فروش] خوب هستم. من می‌خواهم شراب را بفروشم - به توزیع‌کنندگان شراب.] و صاحب فروشگاه شراب گفت: خب، ما افتتاحیه نداریم، نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم، ما همه کارمندانی را که نیاز داریم داریم. و او گفت من این کار را بیهوده انجام خواهم داد. و او آنجا بود. اکثر مردم این کار را انجام نمی دهند زیرا وقتی کسی وارد می شود و کسی را می بیند که شراب می فروشد نگران هستند، مثل این است: برای هری بیچاره چه اتفاقی می افتد؟بنابراین من فکر می‌کنم که این وضعیت اجتماعی است که یک عنصر کلیدی در این است که چرا مردم از شغل خود و بازنشستگی خود بسیار ناراضی هستند."

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.